به نام خدا
و ان شاء الله برای رضای خدا
"علمی فراموش شده به نام مخاطب شناسی"
در فقه علم مخاطب شناسی در سطح فردی و اجتماعی فقه به دست فراموشی سپرده شده است یعنی فعلا نداریم و در سطح فردی فقه بدون درنظر گرفتن شرایط خصوصی و شخصی فرد برای مسائل وی حکم و فتوا صادر میشود و متاسفانه به طریق اولی در فقه اجتماعی هم مخاطب شناسی نداریم و به این معنی که شرایط اجتماع و جامعه را برای صدور حکم و فتوا مدنظر نمی گیریم و آثار ، تبعات و تاثیرات حکم و فتوای صادر شده را درنظر نداریم و یا پیش بینی نمیشود و شاهد مثال هر دو مورد گفته شده حکم و فتواهای مبهمی است مثل موجب مفسده باشد جایز نیست که نمی دانیم و نگفته اند که آیا تمام شرایط فرد و یا اجتماع و جامعه را در این حکم و فتوا درنظر گرفته اند یا خیر؟ و شاهد مثال دوم این است که نمی شنویم که فلان فقیه یا مجتهد برای فلان موضوع در سطح فردی یا اجتماعی مثلا در سطح اجتماعی چگونگی گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان از فلان روانشناس ، جامعه شناس و . م و یا راهنمایی گرفته باشد و نبودن علمی به نام مخاطب شناسی مشکل بزرگی در مسیر نظام سازی فقهی خواهد بود.
(ان شاء الله که ما اشتباه می کنیم و این گونه که گفتیم نبوده است ، نیست و نخواهد بود.)
درباره این سایت